|
||
من تسلیم تو هستم… من تسلیم احساسات آتشین تو میباشم یک دنیا غم و غصه در وجودم جا دادی ، ولی من باز هم من با این همه عذاب تسلیم تو شدم تو مرا در زندان عاشقی اسیر کردی ، تو مرا در سرزمین دروغینت نگه داشتی تا من از تو دور نشوم اینک که من تسلیم تو شده ام ،میخواهی دوباره مرا شکنجه دهی ؟. مرگ را به تو ترجیح دادم ، اما تو نگذاشتی که من خودم را از این دنیا و از تو راحت کنم گریه های را میبینی؟ غم و غصه های مرا احساس می کنی؟ پس چرا پاسخی به من نمیدهی؟ آروز داشتم یک بار هم تو تسلیم من شوی ! تو احساسی را در وجود من قرار دادی که دیگر فراموشی تو زمان مرگم هست… ! آهای عشق من تسلیم تو هستم |
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت برای تنها ترین تنها محفوظ بوده و کپی برداری از مطالب سایت فقط با ذکر منبع مجاز می باشد، در غیر این صورت حرام است